هنر تعاملی

هنر تعاملی

هنر تعاملی شاخه‌ای از هنر جدید است که اساس آن بر تعامل مخاطب با اثر هنری، هنرمند و نیز دیگر مخاطبان است.

هنر تعاملی شاخه‌ای از هنر جدید است که اساس آن بر تعامل مخاطب با اثر هنری، هنرمند و نیز دیگر مخاطبان است. هنر تعاملی از اواخر دهه 1950 و به موازات تمایل هنرمندان به ارائه آثارشان در فضاهای عمومی و غیر انحصاری مانند خیابان، فروشگاه‌ها و سایر فضاهای جمعی ظهور کرد. هرچند هنر تعاملی علی‌الاصول می‌تواند در گالری، موزه و یا هر فضای آلترناتیوی ارائه شود. در این ژانر هنری مخاطب از حالت انفعالی خارج شده، در فرایند خلق اثر هنری بنا به اندیشه و سلیقه خود، نقش آفرینی می‌کند، بر همین اساس هنر مشارکتی و فراگیرتر خواهد بود. کنش‌های متقابل جرئی لاینفک از هنر تعاملی است، یک جریان دوسویه انتقال اطلاعات بین هنرمند و مخاطب که می‌تواند تداعی کننده نوعی بازی باشد.

قطعه 4’,33”(1952) جان کیج عبارت بود از باز کردن در پیانو و بستن آن پس از چهار دقیقه و 33 ثانیه بدون نواختن. آنچه در این فاصله زمانی مورد نظر هنرمند بود انواع صداهای محیط و تماشاگران می‌باشد از جمله سرفه، عطسه، خمیازه و صداهای دیگر فضا؛ موسیقی‌ای که با مشارکت تماشاگر و بر اساس صداهای واقعی زندگی پدید می‌آمد. در اتاق‌های آینه بی‌نهایت یایویی کوساما، بازدیدکنندگان با حرکت در فضا و مشاهده خود در آینه‌های موازی با تجربه‌ای غریب همراه با تاثیرات روانی متفاوت مواجه می‌شوند و فضایی آکنده از یکپارچگی، آرامش و بی وزنی را تجربه می‌کنند. مارینا آبراموویچ در پرفورمنس‌های متعدد از جمله «هنرمند حاضر است» (2012) شرایطی را فراهم کرده بود که بازدیدکنندگان می‌توانستند روی صندلی روبروی او بنشینند و از طریق نگاه با هنرمند ارتباط برقرار کنند. این ارتباط به نوعی سکون و تجربه اینجا و اکنون در لحظه حال مربوط بود. نقاشی‌های آینه‌ای شالوده آثار میکل آنجلو پیستولتو را تشکیل می‌دهند. مخاطب از طریق دیدن خود و محیط اطرافش در آینه‌ای که نقاشی محسوب می‌شود، گویی تصویری از خود را به عنوان بخشی از اثر هنری مشاهده می‌کند.

تبلیغات در هنر فردا
تبلیغ 1
تبلیغ